اشتباهات متداول در رپورتاژآگهی

از آنجایی که وقتی که شما هزینه ای را بابت رپورتاژآگهی پرداخت می کنید. می توانید مدیریت متن رپورتاژ خودتان را داشته باشید، بسیاری از کسب و کارها می خواهند. از حداکثر کلمات ممکن در رپورتاژ خودشان استفاده کنند. با این کار به جای آنکه تمرکز داشته باشند. که پیام خود را در سریع ترین زمان و با جذاب ترین نگارش به مخاطبانشان منتقل کنند، تلاش معکوسی در جهت طولانی تر کردن رپورتاژ انجام می دهند.

استدلال بسیاری از افرادی که درگیر این اشتباه می شوند. این است که چون هزینه انتشار رپورتاژآگهی را پرداخت کرده ایم، می خواهیم از حداکثر فضایی که در اختیار داریم استفاده کنیم. و هر چه قدر متن طولانی تری منتشر کنیم برداشت بیشتری از پولی که پرداخت کرده ایم خواهیم داشت.

چه دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید. باید این واقعیت را بپذیرید که خوانندگان شما در طی روز زیر بمباران اطلاعاتی هستند. و در این شرایط کمترین تمرکز ممکن را برای خواندن متون طولانی دارند. طولانی کردن متن رپورتاژ شما هرگز به این معنا نیست که مخاطبان زمان بیشتری را به شما اختصاص می دهند و مطلب شما را تا انتها می خوانند، بلکه تنها به این معنا است که شما با دستان خودتان کاری کرده اید که مخاطبان از سر بی حوصلگی صفحه رپورتاژآگهی شما را بدون آنکه آن را بخوانند ببندند.

با نوشتن شاهنامه ای در قالب رپورتاژآگهی، زمانی که می توانست تبدیل به معرفی کسب و کار شما و جذب یک مشتری تازه بشود را از دست خواهید داد. بهتر است باز هم به یاد داشته باشیم که همیشه هر بیشتری به معنای بهتر نیست.

هرچه لینکش بیش تاثیرش بیشتر

برای این منظور راهکارها و الگوریتم های پیچیدهای طراحی شده است. دانش ما از این الگوریتم ها محدود به اعلامیه های رسمی گوگل در این حوزه و نیز مبتنی بر تجارب عملیاتی نمونه های موفق در بهینه سازی وبسایت برای موتورهای جستجو است. هر دو مرجع بر قدرت اثربخشی لینک های دریافتی تاکید دارند. به این معنا که هر چقدر سایت های بیشتر و معتبرتری به وبسایت شما لینک دهند. اعتبار وبسایت شما در جستجوهای گوگل بالاتر رفته و در نتایج جستجو به جایگاه های بهتری دست پیدا می کنید.

کلیدواژه در رپورتاژآگهی

بسیاری از کسب وکارها از این موضوع با خبر هستند. و به همین دلیل تاکید دارند تا در رپورتاژهایی که خریداری می کنند. حتما روی کلیدواژه های مورد نظرشان لینک دریافت کنند. چیزی که بسیاری از این افراد نمی دانند این موضوع است که هر چقدر محتوای رپورتاژ و لینک های دریافتی از آن، روی یک کلیدواژه تخصصی تمرکز بیشتری داشته باشید اثرگذاری بهتری در موتورهای جستجو خواهد داشت. در بسیاری از موارد کسب وکارها اصرار دارند. تا حداکثر لینک ممکن را روی حداکثر کلیدواژه های ممکن از یک رپورتاژ دریافت کنند.

این مورد نه تنها به نفع آنها نیست که برعکس، کاملا به ضرر آنها است. اگر شما یک آژانس گردشگری هستید. و می خواهید در یک رپورتاژآگهی برای تمام مقاصد تابستانی خودتان لینک دریافت کنید. در حال دور ریختن پول خود هستید. تمرکز نداشتن یک رپورتاژ روی یک موضوع و کلیدواژه کانونی، هم اثربخشی آن به عنوان یک شیوه تبلیغاتی را کاهش می‌دهد. و هم اثر مثبتی که میتوانست روی نتایج شما در موتورهای جستجو داشته باشد را از بین می برد.

بهتر است به یاد داشته باشیم که همیشه هر بیشتری به معنای بهتر نیست. توصیه اکثر متخصصان در این مورد استفاده از حداکثر ۲ تا ۳ لینک همگرا در جهت تقویت یک گروه مرتبط از کلیدواژه ها است.

معمولا ما از افرادی که بیش از حد خود را بزرگنمایی می کنند بدمان می آید. و نسبت به ایشان بدبین می شویم. یکی دیگر از اشتباهات مهلکی که می تواند اثربخشی رپورتاژآگهی را به صفر برساند. تعریف بیش از حد و اغراق شده از کسب و کار و محصولاتتان است.

مردم دوست ندارند زمان خود را صرف خواندن تعریف و تمجیدهای یکی دیگر بکنند. جو پالیتزی جمله معروف و کارآمدی در این رابطه دارد:

«همه بحث استراتژی محتوا در یک نکته ی مهم خلاصه می شود. برای مخاطب نه شما مهم هستید، نه محصول شما و نه برند شما. او به خودش و نیازهایش فکر می کند.»

به جای این که خود را قهرمان داستان جلوه دهید مخاطبان خود را قهرمان کنید و بگویید که کسب و کار و محصولات شما چطور می تواند به زندگی ایشان کمک کند و برای مخاطبان شما زندگی بهتر و دوست داشتنی تری فرآهم کند.

در حالتی که خود را قهرمان و مرکز توجه قرار دهید. و مدام به افتخارت خودتان اشاره کنید، نه تنها در ذهن مخاطبان تبدیل به یک قهرمان نمی شوید که پتانسیل این را دارید تا به یک ضد قهرمان خودشیفته تبدیل شوید.

در چنین حالتی اهرمی که می توانست برای شما فروش و سودآوری بیشتری به همراه داشته باشد. را بر علیه خودتان به کار گرفته اید و در ذهن مخاطبانتان ایجاد گارد تدافعی می کنید.

اگر قرار است از مزایای محصول و خدماتتان بگویید. نشان بدهد در زندگی مخاطبان شما چه نقشی می تواند داشته باشد و چطور می تواند در انجام کارهای روزمره به ایشان کمک کند. شما باید بگویید که محصولات و  خدماتتان چه طور انجام کارها را برای ایشان ساده تر، لذت بخش تر، هوشمندتر و یا مقرون به صرفه تر کند.