همانطور که پیشتر نیز گفته شد، روابط عمومی مزایایی دارد که در هیچ نمونه دیگری مشاهده نمیشود. در زیر
مزایای روابط عمومی با جزئیات بیشتری ذکر شده است.
1.
اعتبار: مصرف کنندگان امروزه در خرج کردن بسیار محتاط شدهاند و همچنین به اکثر رسانهها به عنوان منابعی از اطلاعات مینگرند که در قضاوت و ارائه اطلاعات قصد و قرضی ندارند. این به آن معناست که رسانهها نام بردن از کسب و کار را بر اساس درجه اهمیت (از نظر رسانه) قرار میدهند و نه به خاطر پول بیشتر (تبلیغات). به عنوان مثال، مقالهای مثبت در مورد یک محصول در صفحهای از یک مجله به مراتب بیشتر از تبلیغی یک صفحهای از همان محصول در همان مجله است. اعتبار یک کسب و کار در این دوره و زمانه نقش بسیار مهمی در فروش ایفا میکند. مصرف کنندگان ترجیحشان این است اعتبار را به کسب و کاری بدهند که آن را در رسانهها بدون دستکاری میبینند نه به کسب و کاری که همهجا تبلیغاتش هست. مطالعات نشان میدهند روابط عمومی هفت برابر بیشتر از تبلیغات اعتبار یک کسب و کار را در میان مصرف کنندگان بالا میبرد.
2.
بازار هدف: برای روابط عمومی هدف گیری یک بازار خاص بسیار راحتتر و دقیقتر از تبلیغات است. رسانهها به راحتی میتوانند تمایلات مصرف کنندگان را هدف گرفته و اطلاعاتی که آنها خواهانش هستند را در اختیارشان قرار دهند. دقت روابط عمومی در شناسایی بازار هدف نیز قابل چشم پوشی کردن نیست. رسانهها حتی میتوانند کسب و کارهایی که بازارهای کوچکی دارند را نیز یاری کنند. همچنین درک متقابلی که روابط عمومی بین طرفین ایجاد میکند میتواند در تسهیل امور کارساز باشد. علاوه بر دقت، سرعت هدف گیری این بازار نیز بسیار مهم است. در بازار رقابتی، تاکید همه بر هر چه سریعتر مخاطب قرار دادن گروه مشتریان بالقوه میباشد.
3. هزینه: در قیاس با تبلیغات هزینهای که یک شرکت صرف روابط عمومی میکند بسیار پایینتر است. وقتی تعداد سرنخهایی که روابط عمومی برای شما ایجاد میکند را در نظر بگیرید، متوجه میشوید که این کار چقدر در مقایسه با تبلیغات به نفع شماست. در ضمن، ممکن است یک رسانه در پخش کردن نام شرکت یا محصول شما در دیگر رسانهها دخیل باشد. بازگشت سرمایهای که در روابط عمومی آید شما میشود به مراتب از تبلیغات بیشتر است. برای توضیح بیشتر بگذارید مثالی برایتان بزنم. فرض کنید که به دنبال خرید خودرو هستید. ملاک انتخاب خودرو برای شما این است که آن خودرو قادر باشد شما را از خانه به محل کار ببرد، همین. بنابراین شما نیاز به یک خودرو لوکس با امکانات رفاهی زیادی ندارید. انتخاب بین یک خودرو خوب با قیمت مناسب و امکانات رفاهی معقول همچون کولر، دنده اتوماتیک، و غیره، و یک خودرو لوکس با قیمت بالا و امکانات رفاهی گوناگونی همچون پرده شیشههای جانبی و عقب، ماساژور صندلی راننده، و ... درست مثل انتخاب بین روابط عمومی و تبلیغات است. شما با خرج کردن پول بیش از حد در تبلیغات عملا هزینه گزافی را برای امکاناتی صرف میکنید که برای هدف شما (جذب مشتری و تثبیت برند) کارایی خاصی ندارند.
4.
سرنخ: کسب و کار، برند، و محصول از طریق رسانه تثبیت میشوند. از طریق روابط عمومی، شما میتوانید اطلاعات بیشتری را در مورد محصول خود در اختیار مصرف کننده قرار داده و انتخاب را برای او سادهتر کنید؛ اتفاقی که معمولا در تبلیغات نمیافتد. در ابتدا، با استفاده از روابط عمومی، ممکن است سیلی از سرنخ داشته باشید. با گذشت زمان، متوجه میشوید که یک اشاره درست و خوب به برند شما در رسانهها همچنان توان تولید سرنخهای زیادی را دارد. از آنجایی که روابط عمومی جزو فنونیست که در دنیای امروز رو به پیشرفت است، میتوان این انتظار را داشت که در تولید سرنخ بیش از پیش موثر واقع شود.
5. وجهه: روابط عمومی فقط یک محصول یا یک سری خدمات را ترویج نمیکند بلکه کارش روشن کردن کل کسب و کار شماست. این امر به تشکیل وجههای خاص از کسب و کارتان کمک شایانی مینماید. یک کمپین روابط عمومی موثر وجههای مناسب از کسب و کار شما میسازد که همیشه در آینده به دردتان خواهد خورد. همچنین روابط عمومی میتواند شما را در مدیریت
بحران یاری کند. بحران میتواند برای هر شرکتی پیش بیاید. در بیشتر موارد، بحران بسیار موزیانه عمل کرده و یکدفعه سر و کلهاش پیدا میشود، و حتی ممکن است تقصیر خود شرکت هم نباشد. بیانیههایی که در مطبوعات میبینید از جمله اقدامهای روابط عمومی برای مدیریت بحرانهای حال حاضر و احتمالا آینده شرکت هستند.